تازه ترين
مقالات بیشتر از (احکام)
عناوين تازه ترين
برنامه هاى مختلف
زکات و مدارس دینی
  تعلیم الاسلام
  May 27, 2018
   0
بسمه تعالی
 
(این نوشته در اصل برای مجمع مذاکره فقهی نوشته شده است، با توجه به تعمیم فائده برای همه مسلمانان و به دور شدن شکوک و شبهات وارده از طرف دشمنان دین در حوزه مدارس دینی به شکل رساله در آورده شد و به دست نشر سپاریده شد، بناء در این رساله می خوانید که: حکم دادن زکات به مدارس دینی چگونه است؟ آیا مصرف زکات در جهت غیر از مخارج طلاب، در مصارف ساخت و ساز و دیگر امور مدرسه که عموماً در آن تملیک صورت نمی گیرد، جایز است یا خیر؟)
 
نویسنده: عبدالحق حبیبی صالحی ۵ / ۹ / ۱۳۹۴ش
سایت: تعلیم الاسلام
 
 
زکات و مدارس دینی
 
مدارس پایگاه های دین

 

مدارس دینی پایگاه های مهم ترویج و اشاعت دین بوده و بقای شریعت و دین مبین اسلام بستگی به بقای مدارس دینی است. جهت تقویت، ترقی و بقای مدارس دینی نیاز شدید به ایثار مالی است.
 
اکنون سوال مطرح می گردد که:
 
۱- حکم دادن زکات به مدارس دینی چگونه است؟
۲- آیا مصرف زکات در جهت غیر از مخارج طلاب، در مصارف ساخت و ساز و دیگر مدرسه که عموماً در آن تملیک صورت نمی گیرد، جایز است یا خیر؟
 
در نوشته دست داشته تان به همین سوالات در پرتو قرآن و سنت و دیدگاه های فقهی فقهای کرام پاسخ داده شده است که ان شاء الله مورد استفاده‌ی مسلمانان قرار گیرد.
 
فضیلت خرج بر مدارس دینی
هرکس کوشش می کند که مال و ثروت خویش را در بهترین مدرک مصرف نماید، از نگاه های مختلف مدارس بهتری مصرف مال و دارائی های ماست. زیرا:
 
  •  مدارس مراکز و پایگاههای دین و شریعت اسلامی است.
  •  در مدارس طلبه علوم دینی بسر می برند و ایشان یکی از بهترین مصارف زکات و دیگر مصارف مالی ماست.
  •  در مدارس اهل علم و علماء زندگی می کنند و مصرف بر اهل علم از بهترین مصارف ثروت و دیگر مصارف مالی ماست. 
 
ازینجاست که حضرت عبدالله بن مبارک رحمه الله همیشه زکات خویش را بر اهل علم خرج می‌کردند و می فرمودند که پس از درجه نبوت درجه هیچ گروهی را افضل تر از درجه علماء نمی‌بینم.
 
زکات به مدارس دینی
در این شکی نیست که مدارس دینی یکی از مصارف زکات است؛ زیرا در مدارس طلاب زندگی می کنند و در نزد احناف یکی از مصارف زکات طلاب علوم دینی هستند، و اهل علم بخصوص علمای دیوبند بطور کلی اتفاق نظر دارند که مالداران هر قدر بتوانند زکات اموال شان را به مدارس دینی اختصاص بدهند.
 
از آنجایی که اهل مدارس و مراکز دینی پول زکات را در تعلیم و تربیت فرزندان مسلمان و تعالی دین مبین اسلام مصرف می کنند، فقهای امت اسلامی نوشته اند که دادن زکات به مدارس و طلاب علوم دینی بهتر است، و بر بسیاری از مصارف دیگر فضلیت و برتری دارد.
 
التصدق علی العالم الفقیر افضل من التصدق علی الجاهل، بحث الامام الغزالی حول هذا الموضوع مفصلاً ...... و لهذا ایتاء الزکوة للمدارس الدینیة افضل و ثوابه اضعف.[جدید فقهی مسائل ج1 ص52]
 
علامه ابن نجیم رحمه الله می فرماید:
وَعَدَمُ الْكَرَاهَةِ في نَقْلِهَا لِلْقَرِيبِ لِلْجَمْعِ بين أَجْرَيْ الصَّدَقَةِ وَالصِّلَةِ وَلِلْأَحْوَجِ لِأَنَّ الْمَقْصُودَ منها سَدُّ خَلَّةِ الْمُحْتَاجِ فَمَنْ كان أَحْوَجَ كان أَوْلَى وَلَيْسَ عَدَمُ الْكَرَاهَةِ مُنْحَصِرًا في هَاتَيْنِ لِأَنَّهُ لو نَقَلَهَا إلَى فَقِيرٍ في بَلَدٍ آخَرَ أَوْرَعَ وَأَصْلَحَ كما فَعَلَ مُعَاذٌ رضي اللَّهُ عنه لَا يُكْرَهُ وَلِهَذَا قِيلَ التَّصَدُّقُ على الْعَالِمِ الْفَقِيرِ أَفْضَلُ. كَذَا في الْمِعْرَاجِ. [البحر الرائق ج2 ص269]
 
علامه حصکفی رحمه الله می فرماید:
(و) كره (نقلها إلا إلى قرابة) بل في الظهيرية لا تقبل صدقة الرجل وقرابته محاويج حتى يبدأ بهم فيسد حاجتهم (أو أحوج) أو أصلح أو أورع أو أنفع للمسلمين (أو من دار الحرب إلى دار الإسلام أو إلى طالب علم) و في المعراج التصدق على العالم الفقير أفضل. [الحصکفی، الدرالمختار، ج2 ص353 و 354] 
 
علامه ابن عابدین شامی رحمه الله می گوید:
 قوله ( أفضل ) أي من الجاهل الفقير. قهستاني. [محمد امین شامی، حاشية ابن عابدين ج2 ص354]
 
از اینجا ثابت می شود که دادن زکات به طلاب علوم دینی و به مدارس دینی افضل تر است گرچه در شهرهای دور باشند. [محمد اشرف علی تهانوی، امداد الفتاوی، ج2 ص38]
 
ان الاصل فی الصدقات أن المصرف الذی احوج و نفعه اعم، افضل من المصارف الأخری، فاعانة المدارس الدینیة افضل من حج النفل و غیره...... قال الامام الربانی مجدد الف ثانی رحمه‌الله: «أن انفاق روبیة فی اشاعة العلوم الدینیة افضل من انفاق آلاف روبیات انفقت فی غیره» یفرض علی المسلمین اشاعة العلوم الدینیة فی البلاد التی یسعی الکفار بضدها و هذا ما جرت فعلا فی هذا العصر . فانفاق جمیع الاموال فی هذا الامور افضل، بل فرض و واجب. [فتاوای منبع العلوم کوه ون، ج3 ص285]
 
مسئله تملیک
یکی از مسائلی که در باب زکات به مدارس دینی از طرف برخی مردم ایراد شبه و تردد می کند، موضوع تملیک در زکات است، و برخی حتا می گویند که به مدارس زکات نمی شود، و این مربوط می شود به بخش دوم سوال مطرح شده که مصرف زکات بدون مخارج طلاب در ساخت و ساز و مصارف دیگر مدرسه که ظاهراً تملیک در آن وجود ندارد و تملیک رکن اصلی زکات است، در این راستا باید گفت که زکات در مدارس دینی از سوی اهل مدرسه قبض می شود و سپس در مصارف طلبه به مصرف رسانده می شود که در این مورد هیچ اشکال شرعی وجود ندارد، البته که قبض کنندگان از اهل مدارس به کدام عنوان اموال زکات را قبض می کنند، اینجا مباحثی است که باید در موردش دقت شود.
 
در اینکه مهتمم و سفراء، وکیل زکات دهندگان اند سخنی در مورد نیست، ولی سوال اینجاست که آیا وکیل طلبه و فقراء هم هستند یا خیر؟
 
اگر ایشان را تنها وکیل دهندگان تسلیم شود و از طرف طلبه وکیل نباشند، پس زکات زکات دهندگان تا وقتی اداء نخواهد شد که ایشان در مصرف درست خرج نکنند، بناء اگر قبل از مصرف زکات ضایع شود، زکات، دهندگان اداء نمی شود، و فریضه ی زکات بر وی باقی مانده است، و اگر مهتمم و سفراء تعدی نکرده باشند، بر آنها تاوان هم لازم نمی شود، همچنان در مدارسی که مال زکات تا چندین سال باقی می ماند و خرج نمی شود، بر دهندگان زکات اگر این مال بقدر نصاب باشد، دوباره زکات لازم می گردد.
 
حضرت مفتی محمد شفیع عثمانی دیوبندی رحمه الله در معارف القرآن این موضوع را به تفصیل بیان فرموده اند. [معارف القرآن، زیر آیه: 60 توبه]
 
مگر اکثر اهل فتاوای ما مهتمم را وکیل هرد طرف گفته اند، هم وکیل دهندگان و هم وکیل طلبه، از جهت وکیل بودن طلبه، با قبض کردن مهتمم و زیر دستان شان، زکات دهندگان در همان فرصت اداء می گردد، بناء اگر قبل از مصرف شدن بر طلبه بدون تعدی هلاک شود، جهت وکیل و امین بودن از جانب دهندگان، بر ایشان تاوان نمی آید، و بخاطر وکیل بودن طلبه زکات دهندگان اداء می گردد، همچنان بر مال جمع شده ای چندین ساله، جهت نبودن ملکیت تامه شخص حقیقی، زکات آن سالها هم لازم نمی گردد.
 
حضرت مولانا خلیل احمد محدث سهارنپوری قدس سره می فرماید که: اهل مدرسه در حق دهندگان بمانند عمال بیت المال هستند و از جانب طلبه و گیرندگان وکیل هستند، بناء نه بر آن زکات لازم می گردد و نه دهندگان این مال پس گرفته می توانند. [برگرفته از فتاوای خلیلیه ج 1 ص 319]
 
و همین مطلب را حضرت مفتی محمود حسن گنگوهی صاحب در فتاوای محمودیه نقل فرموده اند که وقتیکه طلبه، اهتمام و انتظام و قوانین مهتمم را پذیرفته داخله گرفتند، گویا گفته اند که شما وکیل ما هستید. [فتاوای محمودیه ج 12 ص 218 و ج 3 ص 48] 
 
حضرت قطب عالم مولانا رشید احمد صاحب گنگوهی قدس سره به الفاظ صاف و واضح مهتمم را وکیل طلبه قرار داده اند.[برگرفته از تذکرة الرشید ج 1 ص 164، حاشیه فتاوای خلیلیه ج 1 ص 320]
 
و در روشنی قوت دلایل اگرچه مهتمم را وکیل طلبه قرار داده نمی شود، طوری که مفتی محمد شفیع رحمه الله در معارف القرآن نقل فرموده اند، ولی یک توده بزرگ از اساطین امت و اهل فتاوی مهتمم و اهل مدرسه را وکیل طلبه قرار داده اند، بناء مسلم است که مهتمم و اهل مدرسه و سفیران وکیل هردو طرف دهندگان و طلبه هستند، نیز حضرت تهانوی رحمه الله در امداد الفتاوی ترتیب قدیم مطبوع رحمانیه جواب مذکوره ای حضرت مولانا خلیل احمد صاحب سهارنپوری را تحریر نموده اند که با آن شبه و تردد کلاً رفع می گردد. [امداد الفتاوی ترتیب قدیم ج 4 ص 218] 
 
و حضرت مولانا مفتی محمد شفیع رحمه الله در آخر عمر شان از فتوی قبلی رجوع نموده اعلان فرمودند که مهتمم و اهل مدرسه از جانب طلبه وکیل هستند و روی همرفته با فتوای بزرگان اتفاق نظر نمودند که در آن صراحت شده که مهتمم و مامورین آن وکیل طلبه هستند، و فتوای تفصیلی رجوع شان در جواهرالفقه ج 4 ص 387 ذیل جواب سوال امین اشرف متعلم شعبه افتای دارالعلوم کراچی مورخه 4 ذی قعده 1395هـ است. [امداد المفتیین کراچی، ص 1085، جواهرالفقه ج 4 ص 387]
 
خلاصه اینکه چیزهای که بدسترس مهتمم یا نائب آن قرار می گیرد، در آن سه صورت می تواند باشد:
 
۱- صاحب خیر مال زکات را به این عنوان بدهد که این را به در فلان ضرورت طلبه خرج کنید، در این صورت مهتمم وکیل هردو طرف طلبه و دهندگان است، وکیل دهنده برای اینکه وی به صراحت او را وکیل ساخته است، و وکیل طلبه روی این ضرورت که اگر او را وکیل طلبه قرار داده نشود، با فقط در دسترس قرار گرفتن مال زکات در دست اهل مدرسه ادای زکات ثابت نمی شود.
 
۲- صاحب خیر بدون کدام صراحتی به اهل مدرسه مال زکات را بدهد، در این صورت اهل مدرسه تنها وکیل طلبه هستند، نیازی نیست که آنان را وکیل دهنده قرار داده شود.
 

۳- صاحب خیر پول امدادی بدهد، در این صورت مهتمم و اهل مدرسه صرف وکیل دهنده هستند، بناء تا وقتی که در مصرف صحیح  مال را خرج نکنند مال از ملکیت دهنده بیرون نمی شود، نیز اگر جای خرج را صراحت کرده باشد در آنجا خرج کردن واجب است.[امدادالفتاوی ج 2 ص 617]

 

۴-  همچنین از عبارت بحرالرائق استفاده می شود که می فرماید:
وَلَوْ أَنَّ قَوْمًا بَنَوْا مَسْجِدًا وَفَضَلَ من خَشَبِهِمْ شَيْءٌ... يَكُونُ الْفَاضِلُ لهم يَصْنَعُونَ بِهِ ما شاؤا. [البحر الرائق ج2 ص183]
(اگر یک قوم پول و وسایل جمع نموده مسجدی ساختند و از وسایل شان چیزی اضافه شد... چیز های فاضل شده از آنهاست هرچه خواستند انجام دهند.) [برگرفته از ایضاح النوادر مفتی شبیراحمدقاسمی، صصـ 226- 229]
 
فشرده نوشتار
 
از تمامی امور بحث شده به نتایج ذیل می رسیم که:
 
۱- مدیران و مسئولین مدارس از جانب طلاب مستحق وکیل اخذ زکات هستند، چه بر آن تصریح شود یا خیر. 
مدیر المدرسة الذی وکله اصحاب الاموال بالصراحة وکیل من فقرآء الطلبة ایضاً فان الطلبة بتسلیم زعامته کانهم قالوا انک وکیل عنا فاقبض اموال الزکاة و انفقها فی حوائجنا. [مسائل رفعت قاسمی، ج5 ص185، فتاوای محمودیه، ج3 ص48]
 
۲- تملیک که رکن زکات است بر خود مستحق یا وکیل وی صورت می گیرد، در بدائع الصنائع چنین می خوانیم:
رکن الزکاة هو اخراج جزء من النصاب الی الله تعالی و تسلیم ذلک الیه بقطع المالک یده عنه بتمیلک الفقیر و تسلیمه الیه او الی ید من هو نائب عنه. [بدائع الصنائع، ج4 ص796]
 
۳- به محض قبض وکیل مال در ملک موکل یا مستحق زکات داخل شده و زکات اعطاء کننده اداء می شود، در فتاوای شام چنین می خوانیم:
قوله: (إذا وكله الفقراء) لأنه كلما قبض شيئا ملكوه و صار خالطا مالهم بعضهم ببعض و وقع زكاةً عن الدافع. [ردالمحتار، ج2 ص269] 
 
نیز می فرماید:
فبقبض الوكيل صار ملكا للموكل. [ردالمحتار، ج2 ص271]
 
 
۴- وقتی که تملیک صورت گرفت و زکات اداء شد، حالاً اگر مستحق یا فقیر به هرکس بخواهد می تواند بدهد و در این مرحله پول از زکات بودن خارج می باشد، پس پول آمده برای طلبه و مدرسه را می توان در مصارف مختلف طلبه و مدرسه مصرف کرد، در این راستا دلایل بی شماری وجود دارد، در صحیح بخاری چندین محل حدیث مشهور حضرت بریره رضی الله عنها ذکر شده است که دلیل آشکار به تحویل صدقه به هدیه است، این حدیث با الفاظ مختلف از حضرت عائشه و انس رضی الله عنهما و دیگران چنین روایت شده است:
 
عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللهُ عَنْهَا قَالَتْ وَأُتِيَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم بِلَحْمٍ فَقُلْتُ هَذَا مَا تُصُدِّقَ بِهِ عَلَى بَرِيرَةَ فَقَالَ هُوَ لَهَا صَدَقَةٌ وَلَنَا هَدِيَّةٌ. [- (صحیح البخاری، ج1 ص264]
 
عَنْ أَنَسٍ رضي الله عنه أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و سلم أُتِيَ بِلَحْمٍ تُصُدِّقَ بِهِ عَلَى بَرِيرَةَ فَقَالَ: هُوَ عَلَيْهَا صَدَقَةٌ وَ هُوَ لَنَا هَدِيَّةٌ . [صحیح البخاری، ج1 ص265]
 
نیز ابوداود، ابن ماجه و حاکم از ابوسعید خدری روایت کرده اند که:
عن أبي سعيد الخدري قال قال رسول الله صلی الله علیه و سلم لا تحل الصدقة لغني إلا لخمسة لعامل عليها أو لغاز في سبيل الله أو غني اشتراها بماله أو فقير تصدق عليه فأهدى لغني إو غارم. [عمدة القاری، ج13 ص 481 و 482، امدادالاحکام، ج2 ص82، و قال العینی: وأخرجه أبو داود وابن ماجه والحاكم و قال صحيح على شرط الشيخين ورواه أبو داود مرسلا.]
 
بنا بر دلایل فوق الذکر باید گفت که مدیران و مسئولین مدارس از جانب طلاب مستحق وکالت داشته که اموال زکات را تحویل بگیرند و در جهاتی که صلاح مدرسه باشد، مصرف نمایند، پس به هنگام قبض مدیر تملیک صورت گرفته و زکات اداء می شود و پس از آن طبق قرار طی شده با طلاب طبق تفویض قبلی شان در مصارف صلاحدید مدرسه صرف می گردد.
 
چراکه اینک پی از تملیک و ادای زکات حکم مال تغییر یافته و دارای مرحله ای از زکات بودن خارج شده است. لذا استعمال این اموال در ساخت ساز و مصارف دیگر مدارس اشکالی ندارد. و مدارس که در جهت تملیک از این روش استفاده می کنند، این عمل شان از دیدگاه شرع و فقه درست بوده و اشکالی ندارد.